با ما در اوج پرواز کنید با ما در اوج پرواز کنید

طراحی سایت، طراحی وب سایت، سئو، تبلیغات اینترنتی، طراحی لوگو، میزبانی وب و ثبت دامنه از جمله فعالیت های تخصصی راهکارنوین میباشد.

  1. طراحی سایت راهکارنوین
  2. مقالات طراحی سایت
  3. با این 10 قانون فروش کردن را یاد بگیرید بخش دوم

با این 10 قانون فروش کردن را یاد بگیرید بخش دوم

در بخش نخست ۱۰ قانون طلایی برای فروش، ۳ قانون نخست را برای تبدیل شدن به یک فروشنده خوب خواندیم. با ۷ قانون دیگر در بخش دوم ۱۰ قانون طلایی برای فروش آشنا شوید.

 

قانون ۴: با او مثل یک دوست رفتار کنید

مانند دوستان و خانواده خود با مخاطبان برخورد کنید، گرم و صمیمی و البته مودبانه! صدایتان را کم و زیاد کنید، بالا و پایین کنید، بی هیجان و پرهیجان کنید؛ اما یادتان باشد که با او مثل یک فروشنده صحبت نکنید!

رفتار، حرکت های بدن، لحن بیان و… شما باید به نوعی به او القا کند که شما دوست او هستید، عضوی از خانواده او هستید؛ نه یک فروشنده که صرفا می خواهد بفروشد.

 

قانون طلایی فروش


قانون ۵: چه چیزهایی نمی گوید

مراقب رفتارهای مخاطب باشید، مراقب حرف هایی که می خواهد بگوید ولی نمی گوید هم باشید!
اگر حس می کنید نگران است یا احساس خستگی می کند، مؤدبانه از او فرصت دیگری برای صحبت کردن درخواست کنید. فراموش نکنید که در مقابل شما یک “کیف پول سخنگو” نایستاده، بلکه او یک انسان است، با دریایی از دغدغه ها و مشکلات…

پیشنهاد میکنیم مطالعه کنید :

11 استراتژی پایه‌ ای برای موفقیت در فروش بخش اول

قانون ۶: سوالاتش را بطور خلاصه جواب دهید

پرحرفی نکنید و سعی کنید در کوتاه ترین شکل ممکن، پاسخ سوال هایشان را بدهید (این قانون را چه در فروش و چه در هر فعالیت بازاریابی که دارید به یاد داشته باشید!). مخاطب بر گردن شما حق دارد (!)، حق او را ادا کنید!

 

قانون ۷: اجازه دهید خودش را نشان دهد

بی گدار به آب نزنید؛ صبر کنید تا مخاطب به اندازه کافی از خودش برای شما صحبت کند؛ اولش اجازه دهید خودش را به شما نشان بدهد تا شما بفهمید که با چه کسی طرف هستید و چه باید بکنید.

 

قانون هشت: سمینار معرفی راه نیاندازید

اطلاعات به درد نخور را در مورد محصول تان بگذارید تا در همان کاتالوگ ها بمانند!
در عوض به مخاطب اطلاعاتی را که به کارش می آیند بدهید. البته… اول صبر کنید تا مخاطبتان کمی به محصول تان رقبت نشان دهد بعد شروع کنید به گفتن مزایای آن.. نه از همان اول!

 

اکنون پس از مدتی صحبت و شناخت مخاطب، وقت آن است که دریابید چطور می توان این مخاطب را به مشتری تبدیل کرد؟ چه موانعی برای خرید محصول شما در برابر مخاطبتان می باشد؟ چه اتفاق ماوراء الطبیعه ای می تواند رخ دهد تا او محصول شما را خریداری کند؟!

 

شاید او نیازمند اندکی هل دادن یا پیشنهادی ویژه برای خریدکردن باشد، به او این پیشنهاد ها را معرفی کنید، به تصمیم گیریش کمک کنید! مسیر رسیدن به تصمیم را برایش روان کنید، اما در نهایت اجازه بدهید تا خودش تصمیم نهایی را بگیرد.

شما فروشنده نیستید! شما اکنون دیگر دوست او هستید، یک فرد مورد اعتماد و دلسوز، پس مثل یک فروشنده به او پیشنهاد ندهید؛ پیشنهاد یک فرد دلسوز و یک دوست صمیمی را به او بدهید.

چه امتیازی به این مطلب میدی؟

نظرات و سوالات شما


این صفحه را به اشتراک بگذارید

برچسب ها