از همکلاسی های سابقتان بگیرید تا دوستان فعلی تان؛ اگر بگردید می بینید که بعضی از آن ها با گرفتن وام های مختلف، قرض از خانواده شان یا دوستان شان کسب و کار یا استارت آپ خود را شروع کردند. شاید شما هم از همین دسته باشید.
موضوع این است که در پس پرده، چنین افرادی گاها عاقبت کارشان به شکست و بدهی منجر می شود!
یکه و تنها، بدون هیچ قرض و وام!
در این جا ما با صحبت های نوئل فدریکو همراه خواهیم بود. کسی که مدیر بازرگانی و مسئول امور مالی وب سایت عکاسی Dreamstime.com است.
او می گوید که ما بدون هیچ قرض و وامی از هیچ کس و هیچ جایی این کسب و کار را شروع کردیم و ادامه می دهیم!
در این مقاله از زبان او می شنویم که شروع استارت آپ بدون سرمایه چگونه برای او گذشت:
شروع یک استارت آپ، بدون متحمل شدن هزینه و بدهی سخت است؛ اما غیر ممکن نیست! ما در شرکت خودمان این حرف را عملی کردیم.
من و تیم مدیریت، هرگز از وام یا قرض های بانکی و… برای پیشبرد فعالیت های اقتصادی مان بهره نبردیم!
سرمایه جمع کردن، با کار پاره وقت مرتبط
روش کارآن ها این بود که ابتدا شرکت خودشان را به عنوان کار پاره وقت درنظر گرفتند و درکنار این کار، در شرکت های مرتبط با استارت آپ شان به جمع آوری سرمایه پرداختند.
با این روش، آن ها علاوه بر کسب تجربه، تا حد نیاز سرمایه جمع آوری کردند و سپس شرکت خود را به صورت تمام وقت راه اندازی کردند.
پیشنهاد میکنیم مطالعه کنید :
او می گوید:
پس از اولین فروشمان، به ازای ۱ دلار، ۶۷ سنت سود بردیم!
همین روش را ادامه دادیم و اندک اندک و با صرفه جویی،
به این صورت که خرجی به جز خرج های واجب خودمان را متحمل نشدیم،
توانستیم سرمایه اولی خود را طی یک سال پس انداز به دست بیاوریم!
شرکت آن ها با افزایش کاربرها، گسترده تر شد، در سال اول، ۴۵% رشد کاربر، سال بعد ۴۰% رشد و در سال سوم و با بیش از ۲۰% افزایش کاربران، آنها حدود ۱۵ میلیون عکاس و کاربر داشتند!
پولی که یک روز «باید» پس بدهید
کارفرماها در ابتدا کارشان، پول و سرمایه را همچون سوخت کار خود می دانند؛ اما واقعا آن چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد: «بازپس دادن این وام ها و سرمایه هاست».
متاسفانه شما:
نوئل فدریکو در این باره می گوید:
افرادی که در ابتدای کار پول و وام دریافت می کنند، شاید بتوانند کار خود را اندکی جلو ببرند؛
اما همواره به وام ها و تزریق سرمایه معتاد خواهند ماند.
وی در ادامه می گوید:
کارآفرینی ما نوآورانه بود، اما این نوآوری نیازمند زمان داشت تا جا بیافتد.
ما سود فروش اول را، سرمایه کار بعدی میکردیم و این روند تا زمان سود دهی منظم ما، ادامه داشت.
ما هزینه های کاربران را درسایت خود پایین نگه داشتیم و درعوض با هشتگ ها و کلمات کلیدی، هریک از کاربران را، موظف با تبلیغ و گسترش عکس خود و کسب و کار خودمان کردیم. به این صورت ما توانستیم مسیر گسترده شدن کسب و کارمان را، همواره و با سرعت خوبی طی کنیم.
نظرات و سوالات شما